- انواع «لـِ» :
- حرفِ جرّ(جارّة):
- بر سر اسم میآید و اسمِ جلوی خود را مجرور میکند.
لـِ + مؤمنٌ ! لِمؤمنٍ / لـِ + مؤمنون ! لِمؤمنینَ / لـِ + مؤمنانِ ! لِمؤمنیْنِ
- به معنای «برای، از آنِ، ...» است.
الحمدُ للهِ: ستایش از آنِ خداوند است.
- اگر بر سر ضمیر بیاید به صورت «لـَ» نوشته میشود.
لَهُم مَغفرةٌ و أجْرٌ عظیمٌ. (لـِ + هُم ! لَهُم)
- اگر در ابتدای جمله بیاید معنایِ «داشتن» میدهد.
لِلمُؤمِن عِرضٌ عظیمٌ: مؤمن آبروی بزرگی دارد. / لی کتابٌ تاریخیٌّ ثمینٌ: کتاب تاریخی گرانبهایی دارم.
- حرفِ نصب(ناصِب):
- بر سر همه صیغههایِ فعلِ مضارع میآید و آن را منصوب میکند.
- معنای «تا، تا اینکه، برای اینکه، ...» میدهد.
- معمولاً بعد از یک جمله کامل به کار رفته و علت جمله قبل را مطرح میکند.
ذَهَبنا إلی المسجد لِنشارکَ فی حفلة عید الغدیر: به مسجد رفتیم تا در جشنِ عید غدیر شرکت کنیم.
- حرفِ جزم(جازم):
- بر سر صیغههای غائب(1تا6) و متکلم(13و14) فعلِ مضارع میآید و آن را مجزوم میکند.
- معنای «باید» میدهد.
- اغلب در ابتدای جملات میآید.
- اگر بر سرِ این نوع «لـِ» حروفِ «وَ، فـَ، ثمَّ» بیاید، این حرف به صورت ساکن «لـْ» نوشته میشود.
فَلْیَتَوکّلِ المُؤمنونَ علی الله. ! پس مؤمنان بر خداوند باید توکل کنند.
انتهای فعل «یتوکّلِ» در واقع ساکن وجود دارد و کسره انتهای آن برای خواندن است (کسره عارضی).
- در هنگام تشخیص انواع «لـِ» حواسمان به مصدرها باشد. مصدرها شبیه فعلها هستند ولی اسم هستند و «لـِ» بر سر آنها فقط «جارّة» است.
ذَهَبتُ إلی بیت صدیقتی لِتعلّم اللغة الانجلیزیَّة. ! به خانه دوستم برای یادگرفتن زبان انگلیسی رفتم.